دلم
سردتر از هر جایی
چون نفس های واپسین شمع
که طوفان سرنوشت
آخرین چشم زهر را از او گرفت
و حس آخر آب از سر گذشته ای که
زمانه بازیش می دهد
هنوز
به سراب نشسته ای که
آرزوهایش را
به آبی روان بنیان کرده
من
در سکوت رویاها
در زمزمه های راکد
با نبضی خسته
آرزوهای دلم را
در زیرزمین کودکی ام
به گل می گیرم....
10 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/09/21 - 12:24
پیوست عکس:
images.jpg
images.jpg · 259x194px, 17KB